خانه » اخبار و رویدادها » تقدیر از خانواده شهید محمد جعفری‌منش در خبرگزاری تسنیم

تقدیر از خانواده شهید محمد جعفری‌منش در خبرگزاری تسنیم

نشست تقدیر از خانواده شهید محمد جعفری‌منش در آستانه اربعین شهید در خبرگزاری تسنیم برگزار شد.

در این مراسم با حضور همسر، فرزندان و عروس شهید جعفری‌منش ضمن زنده کردن یاد این شهید والامقام که با ۳۱ سال جان‌بازی مسیر مقاومت را طی کرد، بخشی از خاطرات اعضای خانواده با او روایت شد. همسر شهید با روایت اوضاع وخیم جسمی در روزهای آخر حیات شهید محمد جعفری‌منش از استقامت او و آرزوی دیدارش با امام خامنه‌ای تا آخرین روزها سخن گفت و تأکید کرد: «همسرم تا لحظه آخر هیچ گلایه‌ای از وضعیتش نکرد و هیچ‌چیز خاصی از کسی نخواست».

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/janbazan/jafari-manesh/khanevadeh-shahid-jafarimanesh-(1).jpg

رضا جعفری‌منش با اشاره به هفتاد درصد جانبازی پدرش که در ماه‌های آخر عمر او تصویب شد، گفت: «تنها چیزی که پدرم با تحقق این درصد از به دست آوردن خوشحال شد، تدفین او در گلزار شهدا بود. او از ابتدا دوست داشت میان شهدا به خاک سپرده شود و گفته بود من را در قبر خالی برادر شهیدم به خاک بسپارید. اما چون یک جانباز هفتاد درصد نبود از بنیاد شهید به ما گفته بودند که چنین امکانی وجود ندارد. اما در نهایت به این آرزویش رسید و میان دوستان شهیدش به خاک سپرده شد.»

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/janbazan/jafari-manesh/khanevadeh-shahid-jafarimanesh-(2).jpg

در انتهای این نشست صمیمی از خانواده‌ شهید محمد جعفری منش که اسوه صبر و استقامت در میان خانواده شهدا و ایثارگران هستند، تقدیر شد. مشروح گفتگوی تسنیم با این خانواده در آینده منتشر خواهد شد.

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/janbazan/jafari-manesh/khanevadeh-shahid-jafarimanesh-(3).jpg

http://dlnew.ir/varamincity.com/tasavir/janbazan/jafari-manesh/khanevadeh-shahid-jafarimanesh-(4).jpg

“محمد جعفری‌منش” ۳۱ سال با رنج جانبازی توی یکی از محله‌های قدیمی شهر ورامین زندگی کرد و سرانجام ۱۶ مرداد ماه ۹۳ به کاروان شهدا پیوست. خانه‌ او این روزها اگرچه درگیر غم فراق پدر شده اما به‌رنگ مقاومت و ایستادگی است. شهید جعفری‌منش سال ۶۲ در عملیات والفجر۴ و در ارتفاعات ۱۹۰۴ بر اثر برخورد ترکش به سرش مجروح شد. روزگار جانبازی او از ۲۲سالگی آغاز شد. موج انفجار و فشار ترکش به مغزش او را آزار می‌داد. وقت و بی‌وقت تشنج می‌کرد و این تشنج برایش بسیار حادثه آفرین بود. کم‌کم عوارض مجروحیت هم به سراغش آمدند. سمت چپ بدنش لمس شد. چشم چپش را تخلیه کرد، کامش را از دست داد. لگنش چندین بار عمل شد، کلیه‌هایش را از دست داد، پای راستش از زیر زانو قطع شد و ۸ سال دیالیز شد. او سرانجام در ۱۵ مردادماه ۹۳ در بیمارستان عرفان تهران به آرزویش یعنی شهادت رسید.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.