خانه » به قلم همشهریان » اصرار امام (ره) بر اجتناب مسئولان از اشرافی گری

اصرار امام (ره) بر اجتناب مسئولان از اشرافی گری

بازخوانی مکتب روح الله>> عدالت امام(ره)

اصرار امام(ره) بر اجتناب مسئولان از اشرافی گری

 عدالت، آرزوی دیرینه ی بشریت است؛ چراکه همواره کسانی برای خود، حق ویژه ای قائل هستند و خون خود را رنگین تر از دیگران می دانند. هدف از آمدن انبیا و رسولان الهی، «لِیَقُومَ النّاسُ بِالقِسطِ»[۱] یعنی تأمین و اقامه ی عدالت در اجتماع بوده است. عدالت یعنی اعطای حق به صاحب حق. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند: «عدالت، هر چیزی را در جای خود می نهد… عدالت، تدبیر عمومی مردم است.»[۲] پس طبیعتاً دیگر جای اعتراضی برای کسی باقی نمی ماند؛ چون «اِعطاءُ کُلَّ ذی حَقٍّ حَقَّهُ» اتفاق می افتد. لکن امیال و هواهای نفسانی برخی اشخاص، مانع اجرای این عدالت می شود.

در طول تاریخ، بسیاری از رهبران قیام ها و نهضت های مردمی، دغدغه ی عدالت را داشته اند. از میان همه ی آنها شخصیت معاصر ما، حضرت امام خمینی(ره)، دغدغه ی ویژه و تعصّب خاصی در این مسأله داشت. آن عدالتی که مدّنظر امام(ره) بود، عدالت برگرفته از احکام اسلام و عدالت علوی بود و تطابقی با مکاتب و جریانات غیراسلامی نداشت. مکتب امام(ره)، عدالت را با دو بعد عقلانیت و معنویت، همراه می کند: «اگرچه به یک معنا عدالت هم از همان عقلانیت و نیز از معنویت برمی خیزد، اما برجستگى بُعد عدالت در منظر امام بزرگوار، آن را به طور مشخص‌ترى در مقابل ما قرار می دهد.»[۳] عدالت امام(ره) چند مؤلفه ی اساسی دارد که همین موجب نمود برجسته ی آن شده است:

* تکیه بر طبقات ضعفا:                      

«از اول پیروزى انقلاب، امام تکیه‌ى بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر “پابرهنگان” و “کوخ‌نشینان” جزء تعبیراتى بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد.»[۴] امام(ره) به تأسّی از جدّش رسول خدا از همان ابتدای نهضت، بدنه ی اجتماعی و مردمی انقلاب را از میان ضعفا، فقرا و محرومین تشکیل داد؛ چراکه معتقد بود: «تنها آنهایی تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدیّنین بی بضاعت، گردانندگان و بر پا دارندگان واقعی انقلاب ها هستند.»[۵] اسلام به دنبال احقاق حق و ستاندن حق ضعیف و مظلوم از قوی و ظالم است. «دشمنانتان می خواهند که جیبشان پر بشود و اسلام جیب پر کن نیست، اسلام با ضعفا است.»[۶] پس از پیروزی انقلاب و  تشکیل نظام اسلامی نیز امام(ره) بیشترین حمایت را از قشر مستضعف جامعه نمود و بارها به مسئولان نظام گوشزد کرد که در عرصه ی خدمت رسانی، این قشر را در اولویت قرار دهند و لحظه ای از وضعیت آنها غافل نشوند. «ما نباید گرایش و توجه بی شائبه ی محرومین را به انقلاب و حمایت بی دریغ آنان را از اسلام فراموش کنیم و بدون جواب بگذاریم.»[۷] امام(ره) خدمت به محرومین را مایه ی افتخار و مباهات و حتی بالاتر از وظیفه می دانست و از آن، به «عبادت» یاد می کرد: «گمان نمى ‏کنم عبادتى بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد. راستى وقتى که پابرهنه‏ ها و گودنشینان و طبقات کم درآمد جامعه ی ما امتحان و تقید خود را به احکام اسلامى تا سر حد قربانى نمودن چندین عزیز و جوان و بذل همه هستى خود داده‏ اند و در همه صحنه‏ ها بوده‏ اند- و إن شاءالله خواهند بود- و سر و جان را در راه خدا مى‏ دهند، چرا ما از خدمت به این بندگان خالص حق و این رادمردان شجاع تاریخ بشریت افتخار نکنیم! ما مجدداً مى ‏گوییم که یک موى سر این کوخ نشینان و شهیددادگان به همه کاخ و کاخ نشینان جهان شرف و برترى دارد.»[۸]

اوضاع پیش از انقلاب، به گونه ای بود که مردم، شناختی نسبت به مسئولان کشور نداشتند؛ چراکه انتخاب آنها به عهده ی مردم نبود. دولتی می رفت، دولتی دیگر می آمد، بعضاً مردم مطلّع نمی شدند. لذا هیچ عُلقه و ارتباطی بین مردم و مسئولان نبود. اما پس از انقلاب، به برکت استقرار نظام مردم سالاری دینی، اولاً مسئولان از میان اقشار گوناگون مردم انتخاب می شوند؛ ثانیاً فاصله ی بین مردم و مسئولان بسیار کاهش یافت. وقتی که شخص اول نظام، رهبر معظّم انقلاب، شخصاً به میان مردم می آیند، با آنها حرف می زنند، به درد دل های آنها گوش می سپرند؛ این نشان دهنده ی ارتباط عمیق بین امام و امّت است. در سال های اخیر نیز اقدام قابل تقدیر دولت های نهم و دهم به انجام سفرهای استانی به تأسّی از مشی رهبر انقلاب، در راستای شعار عدالت اجتماعی، خودنمایی می کرد. مسئولان به اقصی نقاط کشور، شهرهای گوناگون و روستاهای دورافتاده و محروم سفر می کنند و از نزدیک با مشکلات و مطالبات مردم هر منطقه آشنا می شوند. بسیاری از مردم مناطق گوناگون، سال ها حتی یک مسئول مربوط به منطقه و شهر خود را از نزدیک ندیده بودند؛ اما با این اقدام دولت سابق، مردم، مسئولان رده بالای کشور از جمله رئیس جمهور و وزرا و سایرین را در نزدیکی خود می بینند و با آنها ارتباط برقرار می کنند، لذا از خدمات عمومی کشور بهره مند می شوند. امام(ره) اینگونه اقدامات را وظیفه ی مسئولان می دانست: «همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که با فقرا و مستمندان و پابرهنه‏ ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین.‏»[۹] امام خامنه ای نیز بر این وظیفه ی اصلی مسئولان مؤکداً می فرمایند: «این وظیفه عمدتاَ متوجه به مسئولان دولتى است. خدمت‌رسانى به مردم کار اصلى ماست و بیشترین کسانى که خدمت باید متوجه آنها شود، طبقه‌ى محروم و مظلوم و مستضعف جامعه‌اند که محتاج خدمتند. ما باید این خدمت را به آنها برسانیم و خدمت‌رسانى را تسهیل کنیم. این، خود یک قدم بزرگ در راه ایجاد عدالت اجتماعى است.»[۱۰]

* پرهیز مسئولان از کاخ نشینی و اشرافیگری:

«امام به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگرى پرهیز کنند. این، یکى از توصیه‌هاى مهم امام بزرگوار بود. ما نباید اینها را فراموش کنیم. آفت مسئولیت در یک نظامى که متکى به آراء مردم و متکى به ایمان مردم است، این است که مسئولین به فکر رفاه شخصى بیفتند؛ به فکر جمع‌آورى براى خودشان بیفتند؛ در هوس زندگى اشرافیگرى، به این در و آن در بزنند؛ این آفت بسیار بزرگى است.»[۱۱] امام(ره) از آنجایی که ملّت ایران را از سایر ملّت های جهان در طول تاریخ و از صدر اسلام تاکنون، برتر می دانست و آنها را درخور خدمت رسانی بی نظیر می دید، لذا از اینکه عده ای از مسئولان سراغ امور شخصی و تجملّات و به سمت حواشی و غفلت از پابرهنه ها بروند و یا خود را بالاتر از آن بدانند که وقتشان را صرف امور مردم بکنند، ناراحت می شد: «توجه به ملّت را حفظ کنید. خودتان را خدمتگزار بدانید به بندگان خدا. بزرگى نفروشید به این مردم. این مردم بزرگند، بنده خدا هستند، به اینها بزرگى نفروشید؛ عُلوّ بر اینها نکنید.»[۱۲] در نظام اسلامی، اولویت با ملّت است و رضایت ملّت، مطرح می باشد، نه رضایت یک اقلیت خاص افزون خواه و پرتوقع؛ لذا مردم، ولی نعمت مسئولان؛ و مسئولان، خدمتگزاران مردم می باشند. امیرالمؤمنین(علیه السلام) در نامه ی خود به مالک اشتر تأکید فرمودند که آنجایی که امر دایر شد بین توده ی مردم با خواص و اقلیت بهره مند و ممتاز جامعه، توده ی مردم را ترجیح بده.

اگر فقیر، اشرافیگری و تجمّل گرایی و کاخ نشینی و ریخت و پاشِ مسئولان و افراد غنی را مشاهده کند، ممکن است فقرش بر او گران آید و از این پدیده رنجور شود. ممکن است ضعفا با مشاهده ی زندگی اعیانی برخی مسئولان، از آنها الگوبرداری کنند و خود را به آب و آتش بزنند، شب و روز کار کنند تا سطح معیشتی خود را به الگوها برسانند. به خاطر این مضرّات است که امام خامنه ای همواره مسئولان را از زندگی های اشرافی و مسرفانه و بالاتر از سطح زندگی عامه ی مردم نهی می کنند.

پس در مکتب امام(ره) محرومیت زدایی و ایجاد عدالت از اصلی ترین وظایف مسئولان نظام اسلامی است. کشمکش ها و دعواهای سیاسی و جناح بازی ها نباید منجر به غفلت از این اصل مهم شود.

* رفع تبعیض طبقاتی:

شکاف و فاصله ی بین قشر غنی و قشر فقیر و مستضعف از دیرباز در کشور ما وجود داشته است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تا حدودی این فاصله ها کم شد؛ ولیکن از منظر امام خمینی(ره) و امام خامنه ای، وضعیت فعلی هم هنوز قانع کننده و مطلوب نیست! امام(ره) در سال اول انقلاب این تضاد طبقاتی را مورد نکوهش قرار داده و فرمودند: «نباید حالا مثل آن وقت باشد. یک دسته آن بالاها بنشینند و تفریح بکنند و پایشان را روى هم بیندازند و لَمْ بدهند و مبل هاى گران قیمت و بخندند به این جمعیت هاى زحمتکش، و با قلم خودشان برخلاف مسیر اینها و بر وِفْق خواست هاى ابَرقدرت ها قلم فرسایى کنند؛ ننشینند این کار را بکنند. ما همه با هم باشیم.»[۱۳] بند نهم از اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز، «رفع تبعیض های ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه، در تمام زمینه های مادی و معنوی» را از وظایف دولت و مسئولان ذکر می کند. نباید همه ی امکانات و منابع را در چند نقطه ی خاص کشور توزیع کنیم و بقیه ی مناطق کشور از محرومیت رنج بکشند. جای بسی تأسف و اندوه است که بخش کلانی از بودجه ی کشور و از بیت المال عمومی، خرج برخی مناطقی شود که عده ای ضدّ انقلاب و مخالف نظام از آن بهره گیرند و بازهم ناراضی باشند، ولی در عوض مردم مناطق محروم که صاحبان اصلی انقلاب هستند و برای تحقق نظام اسلامی از جان و مال خود دریغ نکرده اند و بهترین جوانان خود را تقدیم کرده اند، همچنان در استضعاف به سر برند. امام(ره) در این باره به مسئولان امر توصیه فرمودند: «هِى دنبال این نروید که همان طورى که در طاغوت مى‏ کرد، شهرها را خیلى مزیّن کنید و شهرها را خیلى بزرگ بکنید و همه همّ دولت و همه بودجه مملکت خرج شهرها بشود و خرج شمال شهر بشود که باز همان طاغوتی ها از آن استفاده بکنند. براى این پایین شهری ها، براى این بیچاره‏ها- اسلام است؛ حکومت اسلام است- براى اینها فکر بکنید.»[۱۴] متأسفانه فاصله ی قشر ثروتمند و قشر فقیر در جامعه ی فعلی، بسیار زیاد است. اصطلاحاً بالا شهر و پایین شهر دو تصویر متفاوت از یک جامعه را نشان می دهد. با اندکی دقت در ظواهر این دو منطقه و مقایسه ی آنها می توان به این اختلاف طبقاتی پی برد.

* بالاشهر: دو نفر آدم با یک سگ در یک ویلای چندهزار متری؛ پایین شهر: چهار نفر آدم در یک اتاق بیست و پنج متری.

* بالاشهر: برای هر یک از اعضای خانواده یک خودروی لوکس؛ پایین شهر: یک خانواده بدون خودرو.

* بالاشهر: مصرف انرژی، آب، برق، گاز و… با قبض های نجومی؛ پایین شهر: مصرف در حد «مشترک کم مصرف».

* بالاشهر: سفرهای تفریحی به خارج از کشور؛ پایین شهر: ناتوانی در مسافرت، حتی به روستا و شهرهای مجاور.

* بالاشهر: امکانات فراوان حمل و نقل، مراکز آموزشی، بهداشتی و درمانی، تفریحی و…؛ پایین شهر: محرومیت و امکانات ضعیف که منجر به عزیمت مردم به کلان شهرها –بخصوص پایتخت- می شود.

و بسیاری مصادیق دیگر که مجال ذکر همه ی آنها نیست. امام(ره) با این تبعیض ها مخالف بود. عدالتی که مدّ نظر امام(ره) بود و رهبر انقلاب نیز بسیار بر آن تأکید دارند، با این وضعیت مبارزه می کند. عدالت حکم می کند که هرگونه اقدامی در جامعه، جانب مستضعفان را هم حفظ کند. مثلاً باید ببینیم برج میلاد تهران چه نفعی برای قشر مستضعف جامعه دارد؟ چه دردی از این مردم فقیر را دوا می کند؟ لذا این تبعیض ها و توزیع ناعادلانه ی امکانات، منجر به شکاف طبقاتی می شود؛ و در نتیجه منجر به افزایش میزان بزهکاری و جرم در جنوب شهر(به خاطر فقر و محرومیت) می گردد.

از طرفی دیگر علاوه بر مسئولان دولتی و مسئولان شهری، متأسفانه صداوسیما نیز که یک رسانه ی ملّی و متعلّق به تمام ملّت است، غالباً به قشری خاص می پردازد. امام(ره) در این باره نیز فرمودند: «من نظرى به دیگران ندارم، راجع به خودم مى‏گویم از این وضع رادیو تلویزیون خوشم نمى‏آید. واقع آن است که آن قدر که پابرهنه‏ها به رادیو تلویزیون حق دارند، ما نداریم. این یک واقعیت است و تعارف نیست؛ واقع این است که آنها این نظام را درست کرده‏اند و این نهضت را به وجود آوردند؛ همین جمعیت هستند که پیروزی ها را به دست آوردند؛ از قشر بالا کسى در این مسأله حقى ندارد.»[۱۵] فیلم ها و سریال هایی که از تلویزیون پخش می شوند، غالباً مروّج زندگی های متجمّلانه و اشرافی هستند. امام خامنه ای نیز از این منظر، صداوسیما را مورد نقد قرار می دهند: «در کنار دامن زدن به دغدغه ی عدالت اجتماعی و رسیدگی به فقرا، زندگی اشرافی و تجمّلاتی پوچ و بیهوده را هم تخریب کنید… در مقوله‌ى عدالت اجتماعى فیلم ها و سریال هایى ساخته مى‌شود که غالباً خانه‌هاى مورد استفاده‌ى شخصیت‌هاى این فیلم ها اعیانى و اشرافى است! واقعاً وضع زندگى مردم ما این‌طورى است؟ آیا یک زوج جوان یا یک زن و شوهر در چنین خانه‌هایى زندگى مى‌کنند؟! این کار چه لزومى دارد؟ سال ها قبل بعضى از سریال هایى که از سیما پخش مى‌شد، هرچند کیفیت آنها مثل سریال هاى الآن نبود – عقب‌تر بود – لیکن فضاى زندگى در آنها، متواضعانه و در یک خانه‌ى معمولى بود؛ آن‌طورى خوب است. زندگى را لزوماً نباید اعیانى و اشرافى و متجمّلانه معرفى کرد. فضاى تبلیغى صدا و سیما این‌طورى باشد. البته گاهى در این خصوص هم به ما تذکر مى‌دهند و مطالبى مى‌گویند. تبلیغات رسانه‌اى و گاهى تبلیغ‌هاى خیلى پررنگ که مردم را به طرف مصرف‌گرایى سوق مى‌دهد، با برنامه‌اى که فرضاً شما ساخته‌اید تا مصرف‌گرایى را تقبیح کنید، عملاً در تناقض است؛ با هم هماهنگ نیست.»[۱۶]

پس برای تحقق عدالت در جامعه، باید با شکاف های طبقاتی مبارزه کرد: «در همه‌ى برنامه‌هاى حکومت – در قانونگذارى، در اجرا، در قضا – باید عدالت اجتماعى و پر کردن شکاف هاى طبقاتى، مورد نظر و هدف باشد. اینکه ما بگوییم کشور را ثروتمند مى‌کنیم – یعنى تولید ناخالص ملّى را بالا مى‌بریم – اما ثروت ها در گوشه اى به نفع یک عده انبار شود و عده‌ى کثیرى هم از مردم دستشان خالى باشد، با مکتب سیاسى امام نمى‌سازد.»[۱۷] قشر محروم و پابرهنه، مظلوم است، کمتر مورد توجه و حمایت قرار می گیرد. تنها کسی که امروز بیشترین حمایت و جانبداری را از این قشر می کند، رهبر انقلاب اسلامی امام خامنه ای است. ایشان همچون امام راحل(ره) نسبت به مسأله ی عدالت، بسیار جدّی و متعصّب هستند. ایشان تأکید دارند که اهتمام اصلی دولت، باید متوجه قشر محروم باشد: «قشر محروم مردم، بلندگو و تریبون ندارند؛ اما قشر مرفّه و زرمند و زورمند، هم از تریبون ها به ناحق استفاده مى‌کنند؛ هم هرجا بخواهند، در بدنه‌ها اِعمال نفوذ مى‌کنند و کارشان را پیش مى‌برند؛ ولى آن قشر محروم زمین مى‌مانند. اهتمام اصلى دولت در همه‌ى سیاست هاى اجرایى و بخشى، باید رفع محرومیت به نفع ایجاد عدالت باشد. این باید اولین چیزى باشد که مورد نظر قرار مى‌گیرد.»[۱۸]

نقش مردم در اجرای عدالت

اما نکته ی مهم این است که اجرای عدالت در جامعه، منوط به مطالبه و خواست عمومی مردم است. اگر مردم نخواهند، عدالت اجرا نخواهدشد. مردم هم در این زمینه، وظیفه دارند: «باید هر پدیده ی ضدّ عدالت در واقعیات کشور، مورد سؤال قرار گیرد.»[۱۹] لذا مردم نقشی تعیین کننده دارند. مردم باید با جدّیت و قاطعیت، مسئولان را مورد مطالبه و بازخواست قرار دهند: «من اعتقادم این است که باید مردم نسبت به مسأله‌ى عدالت اجتماعى و خواست عدالت اجتماعى، مُجدّانه و منطقى، با مسئولانشان صحبت کنند و از دولت ها و از نمایندگان مجلس این را بخواهند. باید آن کسى را که شعار عدالت اجتماعى مى‌دهد، موظف و مسئول کنند و از او مطالبه نمایند. باید توجه داشته باشند آن کسى که عدالت اجتماعى را در درجه‌ى پنجم قرار مى‌دهد و عناوین دیگرى را به‌جاى عدالت اجتماعى مى‌گذارد، او بیشترین نیاز یک جامعه را نادیده مى‌گیرد و از نظر دور مى‌کند.»[۲۰]

إن شاءالله در دهه ی پیشرفت و عدالت، همزمان با پیشرفت های همه جانبه، عدالت علوی نیز به معنای حقیقی کلمه در جامعه محقق شود.

به قلم میلاد ولیان

——————-

پی نوشت:

[۱] قرآن کریم، سوره حدید، آیه ۲۵

[۲] نهج البلاغه، حکمت ۴۳۷

[۳] بیانات امام خامنه ای در سالگرد ارتحال امام(ره)، ۱۴/۳/۱۳۹۰

[۴] همان

[۵] صحیفه امام، ج ۲۱، ص ۸۶، ۲۹/۴/۱۳۶۷

[۶] صحیفه امام، ج ۸، ص ۲۰۶، ۲۸/۳/۱۳۵۸

[۷] صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۳۴۲، ۶/۵/۱۳۶۶

[۸] همان

[۹] همان، ص ۳۴۱

[۱۰] بیانات امام خامنه ای، ۱۷/۶/۱۳۸۴

[۱۱] بیانات امام خامنه ای در سالگرد ارتحال امام(ره)، ۱۴/۳/۱۳۹۰

[۱۲] صحیفه امام، ج ۱۰، ص ۱۵۵، ۶/۷/۱۳۵۸

[۱۳] صحیفه امام، ج ۱۱، ص ۱۸، ۱۷/۸/۱۳۵۸

[۱۴] صحیفه امام، ج ۱۳، ص ۲۰۴، ۲۰/۶/۱۳۵۹

[۱۵] صحیفه امام، ج ۱۹، ص ۳۴۶، ۲۷/۵/۱۳۶۴

[۱۶] بیانات امام خامنه ای، ۱۱/۹/۱۳۸۳

[۱۷] بیانات امام خامنه ای، ۱۴/۳/۱۳۸۳

[۱۸] بیانات امام خامنه ای، ۵/۶/۱۳۸۰

[۱۹] بیانات امام خامنه ای، ۶/۸/۱۳۸۱

[۲۰] بیانات امام خامنه ای، ۴/۱۲/۱۳۷۷

۲ نظر

  1. سلام.خواستم بابت وبسایت خوبتون ازتون تشکر کنم و امیدوارم باعث ایجاد انگیزه براتون بشه

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شد.