بازنشر
«غلامعلی تاجیک»، پیرمرد ۸۳ ساله ورامینی و پدر شهیدان «حسین، علیاکبر و داود تاجیک» از جمله این مردان بزرگ است که چند روزی به دلیل مشکلات قلبی، عروقی و ریوی در بخش VIP بیمارستان خاتمالانبیاء بستری است.
به راستی که والدین شهدا در کنار مدال افتخار شهادت جگر گوشههای خود ویژگیهای بسیاری دارند که کمتر کسی آن را دارد. یکی از این خصوصیتها که در زمان سختی و بیماری جلوه بیشتری دارد و همه را متعجب میسازد، روحیه بالا و آرامش خاطری است که علیرغم درد و آلام فراوان در کنج بیمارستان یا منزل، از این یادگاران شهدا دیده میشود.
پدر شهیدان تاجیک پس از آنکه به دلیل مشکلات قلبی و ریوی چند روزی در بیمارستان ۱۵ خرداد ورامین بستری میشود به بیمارستان خاتمالانبیاء انتقال مییابد و حالا ۵ روزی میشود که در این بیمارستان بستری است. او که با مهربانی میزبان ما بود از رفتار کادر درمانی بیمارستان، پزشکان و پرستاران اظهار رضایت کرد اما از برخی بیمهریها دلگیر بود.
*به خیلی از دوستان و کسانی که پدر را میشناسند زنگ زدهام اما کسی نیامد
معصومه تاجیک خواهر شهیدان تاجیک که چند روزی است درکنار پدر در بیمارستان به سر میبرد، اظهار داشت: از هنگامی که پدرم در اینجا بستری شده، به افراد مختلفی که خانواده ما را میشناختند، از طریق پیامک اطلاع دادهام و آنها را در جریان بستری شدن پدرم قرار دادم، البته هدفم از این کار فقط اطلاعرسانی و تماس آنها با پدرم بوده است تا بدین طریق روحیه او بهتر شود و قصد اذیت کردن کسی را نداشتهایم، اما متأسفانه هیچیک از مسئولینی که با آنها از طریق تماس یا پیامک ارتباط داشتهایم، پاسخی ندادهاند. با هر کسی را که احساس کردیم پدرم و خانواده ما را میشناسد تماس گرفتهایم، اما متأسفانه هیچیک از اینها نه پاسخی دادند و نه بربالین پدرم حاضر شدند، تنها کسی که پاسخ پیامک ما را داد جواد تاجیک دبیر ستاد مرکزی راهیان نور بود.
حاج غلامرضا که صحبت کردن برایش قدری دشوار است، گفت: قدیمترها بیشتر برای خانواده شهدا ارزش قائل بودند.
* من فقط با خدا معامله کردهام
او که دچار تنبلی ماهیچه قلب نیز شده است و سال گذشته مورد عمل جراحی قلب قرار گرفته، میگوید: فرزندانم فقط برای رضای خدا رفتهاند، نه چیز دیگر و همیشه گفته و میگویم اگر ۱۰ فرزند دیگر هم داشتم همه آنها را برای نظام جمهوری اسلامی و رضایت قلب امام (ره) به جبههها میفرستادم و قربانی میکردم چرا که من فقط باخدا معامله کردهام.
پدر ۳ شهید دفاع مقدس قدری درباره فرزندانش برایمان گفت: من هر روز صبح در مقابل عکس سه فرزندم میایستم و به آنها سلام میکنم و با آنها صحبت میکنم. این کار همیشگی من است و از بابت آن احساس آرامش عجیبی دارم.
فرزند اولم، «حسین» آقا معلم قرآن بود و یکی از شاگردان مرحوم کافی در مهدیه تهران، که بعد از گذشت ۱۳ سال از شهادتش، بدنش را آوردند.
«علیاکبر» دومین فرزندم است. او از کسانی بود که در جنگهای نامنظم سال ۵۹ با شهید چمران همکاری میکرد و در سال ۱۳۶۰ مفقودالاثر شد.
*داود خبر شهادتش را به من داده بود
«داود» هم سومین فرزندم است که بعد از ۱۴ ماه خدمت، معاف شد، اما بلافاصله به عنوان نیروی بسیجی به جبهه رفت؛ و بعد از دوبار به مرخصی آمدن در اربعین حسینی به شهادت رسید. او دو شب قبل از شهادتش به خوابم آمد. من او را بوسیدم و گفت “مطمئن باش شهید میشوم» به همین خاطر منتظر بودم تا خبر شهادتش را برایم بیاورند.
این پدر شهید با ابراز نگرانی از کوتاهی والدین در تربیت فرزندان گفت: برخی خانوادهها در تربیت فرزندان خود دقت لازم را ندارند، آنها باید فرزندان خود را با مسایل دینی آشنا کنند، البته کسب لقمه حلال در تربیت، هدایت یا انحراف فرزندان بسیار مؤثر است. من سواد زیادی ندارم و با زحمت کارگری و با رنج و سختی بسیار فرزندانم را تربیت کردم و توانستم ۳ پسرم را در راه خدا تقدیم کنم.
* کوتاهی مسئولین در مسائل فرهنگی باعث نگرانی خانوادههای شهدا شده است
البته متأسفانه برخی مسئولان نیز کوتاهیهایی میکنند، آنها باید با وجدان دینی خود جلوی بیبندوباریها را بگیرند؛ آنها که امروز نسبت به مسائل فرهنگی و آینده جوانان کشور بیتفاوتند آیا روزگاری که جنگ بود و دشمن مردم ما را به خاک و خون کشید را یادشان رفته است؟
فارس
خوشحالم که همنام این بزرگوار هستم.
واقعا والدین شهدا دل پردردی دارند از مدیران نالایق ولی اثبات کرده اند اهل سهم خواهی نیستند
واقعا خودمان رافریب دادیم بااین تبلیغات بسیاری از والدین شهدا دل پردردی دارند ازمدیرانی که برای ماندن امده اند نه خدمت
پدر مادرشهدا متاسفانه کم رنگ شده خودشهداهم کم رنگ شده
درد دل مازیاد است مسولین برای حجاب وپوشش اسلامی کم کاری میکنن دل امام زمان بدرد میاد از این وضع ماهم ناراضی هستیم